loading...
پایگاه شهید کشمیری
Admin بازدید : 30 شنبه 21 دی 1392 نظرات (0)

بنابر گواهي متون تاريخي در اكثر قريب به اتفاق ملت ها و آيين هاي جهان، حجاب در بين زنان معمول بوده است؛ هر چند در طول تاريخ فراز و نشيب هاي زيادي را طي كرده و گاهي با اعمال سليقه حاكمان، تشديد يا تخفيف يافته است، ولي هيچگاه بطور كامل از بين نرفته است مورخان به ندرت از اقوام بدوي كه زنانشان داراي پوشش مناسب نبوده و يا به صورت برهنه در اجتماع ظاهر مي شدند ياد مي كنند.

دانشمندان تاريخ حجاب و پوشش زن را به دوران ما قبل از تاريخ و عصر حجر نسبت مي دهند كتاب (زن در آينه تاريخ) پس از طرح مفصل علل و عوامل تاريخ حجاب مي نويسد: با توجه به علل ذكر شده و بررسي آثار و نقوش به دست آمده پيدايش حجاب به دوران پيش از مذاهب مربوط مي شود و به اين دليل عقيده عده اي كه مي گويند (مذهب) موجب حجاب مي باشد، صحت ندارد، ولي بايد پذيرفت كه در دگرگوني و تكميل آن بسيار موثر بوده است.
پوشش زن در يونان و روم باستان:
دايره المعارف لاروس درباره پوشش زنان يونان باستان مي گويد: زنان يوناني در دوره هاي گذشته صورت و اندامشان را تا روي پا مي پوشاندند اين پوشش كه شفاف و بسيار زيبا بود در جزاير كورس و امر جوس و ديگر جزاير ساخته مي شد زنان فينقي نيز داراي پوششي قرمز بودند سخن درباره حجاب در لابلاي كلمات قديمي ترين مولفين يوناني نيز به چشم مي خورد حتي بنيلوب همسر پادشاه عوليس فرمانرواي ايتاك نيز با حجاب بوده است زنان شهر ثيب داراي حجاب خاصي بوده اند بدين صورت كه حتي صورتشان را نيز با پارچه مي پوشاندند اين پارچه داراي دو منفذ بود كه جلوي چشمان قرار مي گرفت تا بتوانند ببينند. در اسپارته دختران تا موقع ازدواج آزاد بودند ولي بعد از ازدواج خود را از چشم مردان مي پوشاندند نقش هايي كه بر جاي مانده حكايت مي كند كه زنان سر را مي پوشاندند خواه باكره و خواه داراي همسر باشند حجاب در بين زنان سيبري و ساكنان آسياي صغير و زنان شهر ماد و فارس نيز وجود داشته است زنان روماني از حجاب شديدتري برخوردار بوده اند به طوري كه وقتي از خانه خارج مي شدند با چادري بلند تمام بدن را تا روي پاها مي پوشانند و چيزي از برآمدگي هاي بدن مشخص نمي شود.
يكي از تاريخ نويسان غربي نيز شواهد زيادي دال بر وجود حجاب در بين زنان يونان و روم باستان آورده است او درباره (الهه عفت) كه يكي از خدايان يونان باستان است مي گويد آرتميس، الهه عفت است و عالي ترين نمونه و الگو براي دختران جوان به شمار مي آيد داراي بدني نيرومند و ورزيده و چابك و به زيور و عفت و تقوا آراسته است.
همچنين درباره مردم يكي از قبائلي كه نهصد سال قبل از ميلاد زندگي مي كرده اند آمده است: بالاتر از ارميان و در كنار درياي سياه سكاها بيابانگردي مي كردند آنها مردم وحشتي و درشت اندام قبائل جنگي نيمه مغول و نيمه اروپايي بسيار نيرومندي بودند كه در ارابه به سر مي بردند و زنان خود را سخت در پرده نگاه مي داشتند.
اين مورخ در جاي ديگر مي گويد: زنان فقط در صورتي مي توانند خويشان و دوستان خود را ملاقات كنند و در جشن هاي مذهبي و تماشاخانه ها حضور يابند كه كاملا در حجاب باشند.
همچنين از قول يكي از فلاسفه يونان باستان درباره شدت پوشش زن نقل مي كند: نام يك زن پاك دامن را نيز چون شخص او بايد در خانه پنهان داشت.
پوشش زن در ايران باستان
در مورد پوشش زنان ايران باستاني مطالب زيادي در تاريخ وجود دارد ويل دورانت درباره پوشش زنان ايران باستان و اين كه حجاب بسيار سختي در بين آنان رايج بوده است مي گويد: زنان طبقات بالاي اجتماع جرأت آنرا نداشتند كه جز در تخت روان روپوش دار خانه برون بيايند هرگز به آنان اجازه داده نمي شد كه آشكارا با مردان آميزش (اختلاط) كنند زنان شوهر دار حق نداشتند هيچ مردي را ولو پدر يا برادرشان باشد، ببينند. در نقش هايي كه در ايران باستان بر جاي مانده هيچ صورت زن ديده نمي شود و نامي از ايشان به نظر نمي رسد.
از دايرة المعارف لاروس نيز به دست مي آيد كه حجاب در بين مادها و پارس ها وجود داشته است همچنين در تفسير اثني عشري آمده است: ( تاريخ نشان مي دهد كه حجاب در فرس قديم وجود داشته است).
نصوصي كه بيانگر حجاب زنان ايران باستان است نشان مي دهد كه زنان در دوره هاي مختلفي چون دوره مادها، پارسي ها (هخامنشيان) اشكانيان و سامانيان داراي حجاب و پوشش بوده اند كه به چند نمونه آن اشاره مي شود:
دوره مادها:
در كتاب پوشاك باستاني ايرانيان آمده: اصلي كه بايد در نظر داشت، اين است كه طبق نقوش برجسته و مجسمه هاي ماقبل ميلاد، پوشاك زنان آن دوره (مادها) از لحاظ شكل (با كمي تفاوت) با پوشاك مردان يكسان است.
وي در ادامه براي توضيح نقوش بر جاي مانده مي نويسد: مرد و زن به واسطه اختلافي كه ميان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تميز داده مي شوند به نظر مي رسد كه زنان پوششي نيز روي سر خود گذارده اند و از زير آن گيسوهاي بلندشان نمايان است.
دوره پارسي ها (هخامنشيان)
پارسي ها به وسيله كوروش، دولت ماد را از ميان برداشته و سلسله هخامنشي را تأسيس كردند. آنها از نظر لباس همانند مادها بودند در مورد پوشاك خاص زنان اين دوره آمده است: از روي برخي نقوش مانده از آن زمان به زنان بومي بر مي خوريم كه پوششي جالب دارند پيراهن آنان پوششي ساده و بلند يا داراي راسته چين و آستين كوتاه است به زنان ديگر آن دوره نيز بر مي خوريم كه از پهلو به
 اسب سوارند. اينان چادري مستطيل بر روي همه لباس خود افكنده و در زير آن يك پيراهن با دامن بلند و در زير آن نيز پيراهن بلند ديگري تا به مچ پا نمايان است.
دوره اشكانيان
در اين دوره نيز همانند گذشته حجاب زنان ايراني كامل بوده است در اين باره چنين مي خوانيم: لباس زنان اشكاني پيراهني بلند تا روي زمين، گشاد، پرچين، آستين دار و يقه راست بوده است. پيراهن ديگري داشته اند كه روي اولي مي پوشيدند و قد اين يكي نسبت به اولي كوتاه و ضمنا يقه باز بوده است روي اين دو پيراهن چادري سر مي كردند.
در جاي ديگر آمده است چادر زنان اشكاني به رنگ هاي شاد و ارغواني و يا سفيد بوده است. گوشه چادر در زير يك تخته فلزي بيضي منقوش يا دكمه كه به وسيله زنجيري به گردن افكنده شده، بند است. اين چادر به نحوي روي سر مي افتد كه عمامه ( نوعي كلاه زنانه) را در قسمت عقب و پهلوها مي پوشانيده است.
در كتاب پارتيان نيز آمده است زنان عهد اشكاني قبايي تا زانو بر تن مي كردند با شنلي كه بر افكنده مي شد و نيز نقابي داشتند كه معمولا به پس سر مي آويختند.
دوره ساسانيان:
در اين دوره اردشير پسر بابك با استفاده از ضعف اشكانيان سلسله ساسانيان را بنيان نهاد و دين زرتشت را دين رسمي كشور قرار داد. اوستا را ترجمه و آتشكده هاي ويران را بازسازي نمود زنان در اين دوره كه احكام ديني زرتشتيان در كشور اعمال مي شده است همچنان داراي حجاب كامل بودند در مورد پوشاك زنان چنين آمده است:
چادر كه از دوره هاي پيش مورد استفاده بانوان ايران بوده است در اين دوره نيز به صورت مختلف مورد استعمال داشته است.
حجاب زنان در اين دوره چنان اهميتي داشت كه حتي لباس هنر پيشگان زن، مانند لباس هاي بلند ساير بانوان تا پشت پا كشيده شده است براي اثبات توجه زنان در اين دوره به حجاب كافي است اين نقل تاريخي را از منابع اسلامي مرور كنيم: هنگامي كه سه تن از دختران كسري، پادشاه ساساني، را با ثروت فراواني از اموال براي عمر آوردند شاهزادگان ايراني را در برابر عمر در حالي كه با پوشش و نقاب خود را پوشانده بودند، ايستادند، خليفه دستور داد با آوازي بلند بر آنان فرياد كشند كه پوشش از چهره بر گيرند تا مسلمانان آنها را ببينند و خريداران پول بيشتري به پاي آنها بريزند دوشيزگان ايراني از برهنه كردن صورت خودداري كردند و مشت بر سينه نماينده عمر زدند و آنان را از خود دور ساختند خليفه خشمناك شد و خواست تا با تازيانه آنان را بيازارد در حاليكه شاهزادگان ايراني مي گريستند.
حضرت علي (ع) به عمر فرمود: در رفتارت مدارا كن، از پيغمبر خدا (ص) شنيدم كه مي فرمود: بزرگ و شريف هر قومي را كه خوار و فقير شده گرامي بداريد عمر پس از شنيدن فرمايش حضرت علي (ع)‌ آتش خشمش فرو نشست سپس حضرت اضافه كرد: با دختران ملوك نبايد معامله دختران بازاري (كنيزان) كرد.
پوشش زن در اديان بزرگ الهي
حجاب در شريعت حضرت ابراهيم (ع)
در آيين مقدس حضرت ابراهيم (ع) مسأله پوشش زنان، حائز اهميت بوده است. در كتاب تورات چنين مي خوانيم (رفقه) چشمان خود را بلند كرده و اسحاق را ديد و از شتر خود فرود آمد زيرا از خادم پرسيد: اين مرد كيست كه در صحرا به استقبال ما مي آيد؟ خادم گفت: آقاي من است پس برقع خود را گرفت خود را پوشانيد.
از اين بيان روشن مي شود كه پوشش زن در مقابل نامحرم در شريعت حضرت ابراهيم (ع) وجود داشته است؛ زيرا (رفقه) در مقابل اسحاق كه به او نامحرم بود از شتر پياده شد و خود را پوشاند تا چشم اسحاق به او نيفتد.
حجاب در آيين يهود
در اصول اخلاقي تلمود كه يكي از كتاب هاي مهم ديني و در حقيقت فقه مدون و آيين نامه زندگي يهوديان است آمده اگر زني به نقض قانون يهود مي پرداخت چنانچه مثلا بي آنكه چيزي بر سر داشت به ميان مردم مي رفت يا با هر سخني از مردان درد دل مي كرد يا صدايش آنقدر بلند بود كه چون در خانه اش تكلم مي نمود. همسايگانش مي توانستند سخنان او را بشنوند در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهريه او را طلاق دهد.
حجاب در آيين مسيحيت:
در كتاب انجيل آمده است پولس در رساله خود به قدنتيان تصريح مي كند: اما مي خواهم شما بدانيد كه سر هر مرد، مسيح است و سر زن، مرد و سر مسيح خدا هر مردي كه سر پوشيده دعا يا نبوت كند سر خود را رسوا مي نمايد اما هر زني كه سر برهنه دعا كند سر خود را رسوا مي سازد زيرا اين چنان است كه تراشيده شود. زيرا اگر زن مي پوشد موي را نيز ببرد و اگر زن را موي بريدن يا تراشيدن قبيح است بايد بپوشد زيرا كه مرد از زن نيست بلكه زن از مرد است و نيز مرد از زن نيست بلكه زن از مرد است و نيز مرد به جهت زن آفريده نشده بلكه زن براي مرد از اين جهت زن مي بايد عزتي بر سر داشته باشد به سبب فرشتگان... در دل خود انصاف دهيد آيا شايسته است كه زن ناپوشيده نزد خدا دعا كند پس در جايي كه براي دعا بايد سر زن پوشيده باشد به هنگام روبرو شدن با نامحرم پوشش سر لازم تر خواهد بود.
و نيز در انجيل در رساله پولس به تيموتاوس مي گويد: و همچنين زنان خود را بيارايند به لباس حيا و پرهيز نه به زلف ها و طلا و مرواريد و رخت گران بها بلكه چنان كه زناني را مي شايد كه دعواي دينداري مي كنند به اعمال صالحه.

1 - حجاب و نقش آن در سلامت اجتماع و آرامش رواني
رعايت حجاب در سلامت و پاكي اجتماع موثر است. به علت تاثير زياد آن در استحكام خانواده به عنوان پايه و اساس اجتماع و نيز تاثير آن در ساخته شدن فرزندان با تربيت صحيح و پاك نگه داشتن محيط اجتماع از عوامل تحريك آميز حيواني.
معلوم است وقتي كانون خانواده گرم و پر جاذبه باشد، اين گرمي و استحكام در بالا بردن روحيه عمومي مردم و جامعه تاثير بسزايي خواهد داشت. وقتي كودكان چنين خانواده اي با تربيت صحيح و تعادل روحيه و افكار پرورش يافتند، در جامعه منشأ سازندگي، ترقي و تعالي مي شوند.
اكثر دختران و پسراني كه در سنين پايين به دام مفاسد مختلف مي افتند، كساني هستند كه از تربيت حقيقي و صحيح محروم بوده اند اين ظلم را هيچ كس جز والدين به آنها نكرده اند.
از طرفي با رعايت حجاب، ريشه بسياري از تفاخرها، تكاثرها، اسراف ها، تحريك هاي بي موقع در اجتماع كنده خواهد شد و بذر فساد خشكيده خواهد شد. چرا كه ديگر زنان عمر خود را به جاي مصرف در اينگونه ضد ارزش ها در جهت هدف نهايي زندگي انساني و سعادت راستين صرف مي كنند و لذا ديگر، گناه به فساد كشاندن ساير افراد جامعه و اتلاف عمر آنان و ايجاد زمينه براي انواع فساد در اجتماع صورت نمي گيرد. گسترش بوتيك هاي كذايي، تهيه و توزيع لباس هاي مبتذل غربي با تصويرها، تكثير و توزيع نوارهاي مبتذل و نوارهاي موسيقي و... از مواردي هستند كه جوانان بي گناه و كم تجربه را به سوي منجلاب فساد و تباهي سوق مي دهند.
براي اينكه جوانان از اين آفات در امان باشند، بايد در خانواده بطور صحيحي تربيت شوند، اما اگر مادر اسير انواع هوس ها و تمايلات حيواني باشد، نمي تواند براي فرزندانش الگوي كاملي باشد.
 حجاب و نقش آن در مسؤوليت هاي اجتماعي
هر انساني در برابر اجتماع خود وظايف و مسؤوليت هايي دارد و زنان نيز هر چند با گرم نگه داشتن كانون خانواده و تربيت صحيح فرزندان، بزرگترين خدمت ها را به جامعه مي كنند، اما انتظار از آنان به عنوان نيمي از پيكره جامعه بيش از اين مي رود. اسلام عزيز خواسته است كه آنان در جامعه نيز نقش داشته باشند.
حضور زنان در ستادهاي پشتيباني، درماني و غذايي، همدوش با رزمندگان اسلام و در ديگر جاها در دوران پيامبر و حضور گسترده آنها در تاريخ انقلاب اسلامي ايران چه در پيروزي انقلاب اسلامي ايران و چه در دوام آن به خصوص دوران جنگ و ساير مسايل زندگي خود نشانگر اين انتظار است.
امام خميني قدس سره در مورد نقش زنان در انقلاب اسلامي مطالب مهمي بيان كرده اند كه از آن جمله خطاب به آنان چنين مي فرمايند: «نقش شما زنان در اين نهضت از مردها بيشتر بوده» و نيز مي فرمايند: «همانطور كه مردها وارد ميدان بودند، بانوان محترم هم وارد بودند، بلكه زحمات اينها بيشتر از مردها بود.»
 خروج از لشكريان دشمن و ايمني از عذاب الهي و كسب ثواب اخروي
شيطان از روابط زن و مرد براي به گناه انداختن استفاده مي كند لذا بدحجابي و بي حجابي و نيز عدم رعايت اصول شرعي در روابط با نامحرم، شخص را در معرض خشم خدا قرار مي دهد. چرا كه وجود شخص هم آلوده به گناه مي شود و هم آلوده كننده ديگران و اين چيزي نيست كه خداوند براي بندگان دوست داشته باشد. بزرگان دين و همه انبياء و ائمه حاضر بودند سخت ترين آزارها و شكنجه ها را تحمل كنند ولي هرگز لحظه اي دچار خشم خداوند نشوند. گيريم كه ما محبوب هزاران و ميليون ها نفر از بندگان خدا بشويم، چه فايده اگر محبوب خدا نباشيم و او راضي نباشد. پيروزي هاي ظاهري نبايد ما را گول بزند و عقل و شعور را از ما بگيرد و ما را دچار عذاب دردناك الهي كند كه: «ان ربك لشديد العقاب»
خانمي كه در حجاب مخالفت امر خدا را مي كند، پس از مرگ چه مي كند؟ روزي كه همه چيز و همه كس او را تنها مي گذارند و رها مي كنند چرا بايد عشق و رضايتش را فداي خودخواهي هاي ديگران كند؟ او نبايد خود را اسير هوس ها و دام هاي شيطاني كند.
از طرف ديگر خداوند همانطور كه براي نافرماني و گناه عذاب و عقاب قرار داده، همانطور هم براي كساني كه به فرمان هاي او عمل مي كنند پاداش و ثواب اخروي قرار داده است.
 پوشش اسلامي و حفظ نسل از خطر سقوط
شكي نيست كه يكي از آثار بي حجابي، بي بند و باري و روابط نامشروع در ابعاد وسيع است چنانكه در دنياي غرب، به خوبي ديده مي شود و آثار نكبت بار روابط نامشروع بر كسي پوشيده نيست، يكي از آثار آلوده شدن نسل و به دنبال آن سقط جنين و تولد فرزندان نامشروع و غير قانوني است كه متاسفانه بر اثر عدم رعايت عفت و پوشش اسلامي، اين آثار روز بروز بيشتر مي شود و آمار نشان مي دهد كه اين موضوع در كشورهايي كه پوشش اسلامي رعايت نمي شود به مراتب بيشتر از جاهايي است كه پوشش اسلامي رعايت مي شود.
طبق گزارشي كه اخيراً از طرف اداره «تحقيقات اجتماعي آمريكا» انتشار يافته تعداد نوزادان غير قانوني نسبت به ده سال قبل 47 درصد افزايش يافته است.
بدون ترديد: يكي از بزرگترين مشكلات اجتماعي، وجود فرزندان بي سرپرست است كه اصل خلقتشان براساس انحراف پايه گذاري شده است و بر اثر وجود زمينه نامساعد معنوي در آنها، خطرات آنها از نظر رواني بسيار قابل توجه و جدي است چنين فرزنداني مسلماً طبيعي نيستند و چون پايه وجوديشان براساس قانون شكني پي ريزي شده تا حدود زيادي به گناه و قانون شكني متمايل هستند زيرا ميوه گناه هستند.
روشن است كه حجاب اسلامي نقش اساسي در حفظ نسل و تامين پاكي خلقت نسل هاي آينده دارد، چرا كه زن مربي جامعه است و انسان ها از دامن او پيدا مي شوند، اگر او دامن خود را در پناه پوشش حفظ كند سعادت انسان هاي آينده را پايه ريزي كرده است.
 مبارزه با نفس
ميل به خودنمايي و جلوه گري به مصالحي در سرشت زن نهفته است كه بايد در مسير درست و هدفي والا بكار گرفته شود. چراكه هيچ گرايشي بدون جهت در جان انسان به وديعت نهاده نشده است. اما اگر اين گرايش مرزي نداشته باشد و همه جا نمود داشته باشد، فساد آفرين است.
زيبايي براي زن در وجود او سرمايه است، اما بايد بجا مصرف شود و زكات جمال زن، حفظ او و عفاف است. جواز كشف حجاب در مقام محارم از جمله شوهر، اين غريزه را جهت مي دهد كه خودآرائي زن مختص به شوهر باشد و منع آن در برابر نامحرم، اين غريزه را كنترل مي كند.
وقتي زن در جهت كنترل اين خواهش، اقدام كرد آمادگي غلبه بر ساير خواهش ها را بدست آورده و در جهت رشد و تعالي خود حركت مي كند و انساني مهذب مي شود كه مي تواند جامعه خود را نيز بسازد. بدون هيچ ترديدي، اندام زن اگر آراسته گردد، هوس بازان را به هيجان مي آورد و نسبت به زن تعرض مي كند. در سايه رعايت عفاف، زن با شهامت هر چه تمامتر به وظيفه خود در اجتماع مشغول شده و خطري نيز متوجه او نمي شود. از طرف ديگر انسان هم در مبارزه با نفس اغواگر پيروزي را كسب مي كند.
راههاي مبارزه با بدحجابي و بي حجابي
استعمارگران فرهنگ ستيز، در جوامع اسلامي براي زدودن ارزش هاي اسلامي تلاشي شگرف بكار گرفته اند تا در بينش افراد، دگر انديشي ايجاد كنند. آنان به زنان القاء مي كنند كه شخصيت و ارزش زن در عرضه وجود و زيبايي هاي به نمايش گذاشته اوست.
از طرفي بعضي از زنان و دختران كه دچار كمبودهاي شخصيتي هستند خودآرائي را نوعي ايجاد شخصيت پنداري تلقي كرده و با جلب نظرها عقده حقارت خود را جبران مي كنند. در حالي كه عصمت و عفت زن حق خداست زن نمي تواند بگويد حجاب مربوط به خودم است و مي خواهم از آن صرف نظر كنم.
علامه سيدشرف الدين عاملي مي فرمايد: آنچه را كه دشمن انجام داده بايد ويران كرد و آنچه را انجام مي دهد بايد سد كرد و آبي را كه بر جوي روان است بايد باز گرداند. 
بنابراين از طرق زير بايد با پديده بدحجابي و بي حجابي مبارزه كرد:
 تقويت ايمان و اعتقاد
در زن بايد باور استوار، ايمان عميق ايجاد شود زني كه دل به حق داده و انديشه به خدا سپرده و فرجام زندگي دنيوي اش را پذيرفته چطور حاضر مي شود خودآرايي و خودنمايي كند و خود را در معرض ديدهاي آلوده قرار دهد و زمينه هاي تلذذ ديگران و مآلاً فسادآفريني را بوجود آورد؟!
اين جمله بلند حضرت علي عليه السلام كه فرموده: «المرء بايمانه و المومن بعمله» نشانگر آن است كه باورها و ايمان هاي راسخ، عالي ترين نقش را در كيفيت زندگاني انساني ايفاء مي كنند.
 احياء فرهنگ اصيل اسلامي
احياء‌ ارزش هاي اصيل اسلامي و فراخواني زن مسلمان به تعقل و دريافتن ارزش ها و آفريدن روح تعبد و تعهد نسبت به اينها نقش مهمي در اين زمينه خواهد داشت و زن مؤمن بايد به آنچه اسلام به عنوان ارزش بدان مي نگرد، باور داشته باشد و بداند كه عظمت و شخصيت او در گرو روح بلند، انديشه والا، قلب پاك، و جان پيراسته از آلودگي است كه او را به روشي انساني و منشي اسلامي فرا خواهد خواند و بداند تن آرايه بسته و ظاهر فريبنده هرگز نمايشگر شخصيت او نيست.
اين كلام بيدارگر حضرت مسيح را توجه كنيم كه فرمود:
«بحق اقول لكم: ماذا يغني عن الجسد اذا كان ظاهره صحيحاً و باطنه فاسدا و ما تغني عنكم اجسادكم اذا اعجبتكم و قد فسدت قلوبكم و ما يغني عنكم ان تنقوا جلودكم و قلوبكم دنسه»
به حق براي شما مي گويم: تن چه سودي دهد، در صورتي كه ظاهرش درست باشد و درونش تباه، بدن هاي شما، چه سودتان دهد كه خوشتان دارد و دلهايتان تباه باشد و سودي نبريد كه پوست خود را پاك نگاه داريد و دل هاي شما چركين باشد و آلوده باشد.»
 شناساندن الگوهاي والا
امروز يكي از تأسف هاي جدي اين است كه زن مسلمان آن چنان كه بايد و شايد با چهره هاي بلند تاريخ اسلام آشنا نيست، زندگاني حضرت زهرا (س) و فرزند برومندش، پيام آور عاشورا حضرت زينب (س) بايد براي زن مؤمنه نشان داده شود تا بنگرد با حفظ هويت و شخصيت و وقار مي تواند در جامعه حضور پيدا كند و ايفاي نقش كند.
كلامي از امام صادق عليه السلام تأمل برانگيز و قابل توجه است: «به زنان دوستي ال علي عليه السلام را الهام كنيد و به همين مسائل اندك رهايشان كنيد.»
زن اگر حب علي را فرا گرفت و او را راهبر شناخت و خاندان او را به عنوان الگو پذيرفت و بر راهي رفت كه اهل بيت عليه السلام رفته اند و آنان را سرمشق قرار داد، رويين تن مي شود و حضورش در جامعه دلهره آفرين نخواهد بود

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 16
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 6
  • بازدید کلی : 1,135